نیلوفرانه...

نیلوفرانه...

الهی!چه بی صدا و چه بی منت می بخشی و من چه حسابگرانه و مغرورانه تسبیح می گویم
نیلوفرانه...

نیلوفرانه...

الهی!چه بی صدا و چه بی منت می بخشی و من چه حسابگرانه و مغرورانه تسبیح می گویم

من خدا را...

امدم مژده دهم من خدا را دیدم

وبگویم همه اهل زمین

رب ما چه زیباست...

آمدم مژده دهم که خدا اینجا هم

 خانه دارد مردم

و

به قول شاعر

 کعبه سنگیست که ره گم نشود

من

 با دو چشم ساده

 در میان مردم

هم خدا را دیدم هم خداییش را

من بدیدم که خدا

 همره اسم رئوف

مادرانه روی فرزندی را

 بوسه میزد ارام

و بدیدم رزاق با دو دستی پنهان

پدرانه وام میداد

بدون منت

من بدیدم که رحیمانه گنه میبخشید

کینه در دل نگرفت

من بدیدم ستار

وندیدن ها را

و..........

وبفهمیدم

من

نفس واحد که بگویند چه معنا دارد.

وبه درکم امد

نفخه روح خدا در آدم یعنی چه

بشر از هر چه که در عالم هست

گر خدایی باشد

به خدا مثل تر است

وخدا

 یکه و واحد

 تک گل بی عیب است