در فکر دیدارت که هستم ای عزیز جان
من آسمان پیما تو را فریاد خواهم کرد
در واژه ها یم جستجویت می کنم هر شب
صد مثنوی ای یار را تکرار خواهم کرد
اینجا غروبش بی تو بس تاریک و غم آساست
من بی تو هر دم بر غروب اصرار خواهم کرد
در دل وجود نور را احساسکردم من؟
نی..من چگونه نور را انکار خواهم کرد؟
امشب حضور دوست را احساس خواهم کرد
تا آسمانها تا خدا پرواز خواهم کرد
جه عجب چشمه خشک شده جوشید!!!!!
سلام سلام ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ سلام!
چه خبرا! شهرام سارم که دیر به دیر میام هاااااااااااااا
این زندگی پر از چاله چولس بی انصاف!
شاد باش و ما روهم شاد کن!
راستی تو چند سالته؟ درس میخونی؟