در دور دست مردمانی هستند که خدا میجویند...
از معجزات این دین است...هنوز فوج فوج تشنه حق را سیراب کردن...
برای حق بودنت همین بس که نا پاکان تو را به هر بهانه ای تخطئه میکنند ...
روزی به بهانه فتنه ای رنگی...
روزی به بهانه آواری که بر سر آذربایجان ما/نه آنان /آمده...
خواهر و برادر ورزقانی...فردا به نیابت از تمامی تان به راهپیمایی خواهیم رفت...یادتان با ماست...و برای کمک به بهروزی شما از هیچ کوششی مضایقه نخواهیم کرد...
آسوده بخواب زیبا...هر چند زمین تلخ ترین لالایی را برایت سرود...
آسوده بخواب عروسک...هر چند تماشای رخ تو خواب و آرام از من ربود...
قصه این غصه آنقدر تلخ و نگفتنی است که....
هموطنم...مرا شریک بدان در این غم...
هموطنم از روز پرواز عزیزانت بغض مهمان گلویم بود و این دردانه کوچک وجودم را اشک کرد برای باریدن...
سرت سلامت هموطن....
ابن مجلم شما را نکشت حضرت حق...
جهل مردم سلاح دستش بود...
فکر میکنم به گرد یتیمی که از امشب بر سر دنیا مینشیند...
امشب بر فراز بک یا علی خواهم گفت حدیث بل تکرمون یتیم را....