نیلوفرانه...

الهی!چه بی صدا و چه بی منت می بخشی و من چه حسابگرانه و مغرورانه تسبیح می گویم

نیلوفرانه...

الهی!چه بی صدا و چه بی منت می بخشی و من چه حسابگرانه و مغرورانه تسبیح می گویم

دوستت دارم

سرم را تکیه میدهم به سرمای شیشه ومینگرم  

تورا میبینم آرامی اشکهایت را که میبینم من هم آرام میشوم 

زمین و زمان را خاکستری کرده ای  لذت میبرم سرمای این مه آلودگیت هم آرامم میکند  

هر چند قدم هایت رو به رفتن است اما رد پای اشکت را دوست دارم و در دل به یادگار خواهم گذاشت  

 پاییز دوست داشتنی من.....

نظرات 6 + ارسال نظر

سلام ... سارا جون خیلی قشنگ می نویسی ....

به من هم سر بزن .................. بای

سلام
به قول اخوان پادشاه فصل ها پاییز من هم عاشق پاییزم ولی ...

حمید 1387/08/25 ساعت 09:09 http://yahamid.blogfa.com

سلام. ممنونم از لطفتون. خوش باشید انشاالله.

شیوا 1387/09/07 ساعت 08:16 http://www.sheeva.blogfa.com

واقعا متشکرم عزیزم مرسی ...همین دلگرمی های شما نوشتن ادامه داستان رو برام شیرین و شیرین تر می کنه ...امیدوارم بقیه اش رو هم دوست داشته باشی ...

سلام
واقعا هم چه خوش است ایام پاییز
من آپم خوشحال می شم به من سری بزنید
بای

سلام ... مرسی که سر زدی .. بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد