نیلوفرانه...

الهی!چه بی صدا و چه بی منت می بخشی و من چه حسابگرانه و مغرورانه تسبیح می گویم

نیلوفرانه...

الهی!چه بی صدا و چه بی منت می بخشی و من چه حسابگرانه و مغرورانه تسبیح می گویم

اللهم فک کل اسیر

ا

این روزها که امید زنده بودنتان  جان گرفته 

این روزها که برای آزادیتان دست به دامان موسی بن جعفریم

با خود میگویم 

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد

غربتتان بیشتر از اسارت میسوزاند دل را...

کاش روزی اینهمه شوق دیدارتان تکرار شود برای وصال حاج احمد...


آقای ما سید علی منتظر شماست سرداران مرد تر از مرد

برای پریا

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

برای...

اینجا آنقدرها شلوغ نیست!

کلا جای دنجی است برای نوشتن... تصمیم گرفته ام حرفهای دلم را نامه کنم در حالی که مخاطبان واقعی شاید هرگز نخوانندش!