خبرم رسیده امشب که نگار خواهی امد
سر من فدای راهی که سوار خواهی امد
شب ارزوها...
چه زود اسم میگذاریم...
به مثال کودکان..هر انچه را دوست می دا رندمسما میکنند به نامی...
لیله الرغائب...شب ارزوهاوماجرای شیرین ادعونی استجب لکم...
بخوانیدم اجابتتان کنم
چقدر مهمان نوازی...چقدر مهربانی...راستی علام الغیوب میدانی چه قدر دوستت دارم؟...
زیبا نوشته بودید.
زندگی تون زیبا...
خدا نگهدار
از دست تو رنجیدم و چیزی نگفتم
با دیگرانت دیدم و چیزی نگفتم
کلی سفارش کرده بودی من نفهمم
این نکته را فهمیدم و چیزی نگفتم
من آرزویی نداشتم . حرفی نزدم . شاید خودش بداند چرا...