-
مادرانه
1391/03/20 15:15
-
پدر...
1391/03/07 12:59
آغوشم تشنه توست...برخیز بابا
-
یا حضرت هادی...
1391/02/28 10:07
چقدر جهل میطلبد...با هادی دین در افتادن... عده ای رو سیاه تر از متوکل پنجه در خورشید انداخته اند... آقا جان شرمنده ایم...
-
م ا د ر
1391/02/23 17:28
فاطمه دردانه خلقت است... صاحب تمام آنچه در زمین نامش خیر است... فاطمه پاک ترین زن است... نیکوترین مادر... امروز روز میلاد زهراست...روز میلاد فاطمه خوبیها... زن بودن...مادر بودن...مبارک
-
و علم الاسما
1391/02/12 13:17
خدا آموختن را آغاز کرد...و اسما را به انسان آموخت... پدر عزیزم بهترین معلم در تمام دوران زندگیم روزت مبارک... مادر مهربانم آموزگار مهر و عشق در همه روزهای بودنم روزت مبارک... و به تمام معلمانی که مظهر علم الاسما الهیند...روزتان مبارک...
-
اردی بهشت
1391/02/11 19:02
اوج ناز و کرشمه بهار است... اگر بهار یاد آور معاد است گویا اردیبهشت مصداق ادخلوها بسلام آمنین است...
-
غروب
1391/02/06 15:39
سوم جمادی الثانی غروبی دلگیر دارد غروبی نیلی غروبی سرخ... غروبی تاریک
-
و بهشت تا ظهور گم شد
1391/02/06 00:08
بهشت خانه ای بود در زمین... کوچک...ساده...بی پیرایه... بهانه های خلقت ساکن آن بودند... در و دیوارش بوی خدا میداد.... تا... نامحرمی درش سوزاند... نامحرمی رخ بانوی بهشت را آزرد.... نامحرمی دست مولای بهشت را بست... نامحرمی....شد آنچه که نباید.... و...به امر بانو شبی بهشت رفت گوشه ای نا پیدا... و بهشت تا ظهور گم شد...
-
دل تنگ اربابم...
1391/02/05 18:16
علی (ع)را دست بستند... علی (ع)خیبر شکن را... فاطمه(س) را سیلی زدند... فاطمه(س) بضعه منی را... امشب در خانه ای در مدینه مجلس عزا بر پاست... زمان:شب...در تاریکی...در سکوت... مکان:مدینه النبی...مهبط وحی... نشان:دری نیم سوخته....
-
میم مثل مادر
1391/01/26 00:38
برای دختری 4 ساله مادر سنبل همه کمالات است... رخ مادرش ماه منیر است.... ....با کسوفی در کنار چشم شاید قد مادرش سرو روان است ...اندکی خمیده شاید آغوشش مهربان ترین دنیاست ...با دشتی لاله شاید دستانش بال فرشته هاست ...با بازویی شکسته شاید برای دختر 4 ساله...مادر...امان از دل زینب...
-
میم مثل محسن
1391/01/26 00:32
کاش تمامش خواب بود... کاش افسانه بود... آنوقت ایام شهادت میشد ایام میلاد محسن زهرا(س)...
-
صیاد دلها
1391/01/21 20:15
فردای تشییع امیر... سحر... بهشت زهرا... همسر و فرزندان آمده اند رفع دلتنگی... حضرت آقا بر سر مزارند... میفرمایند:چه قدر دلم برای صیاد تنگ است...
-
آ سد مرتضی
1391/01/21 00:19
میگفت برو...عشق چنین گفت که بشتاب...
-
شهر...
1391/01/17 15:13
نامش یثرب بود... پیامبر که آمد شدمدینه النبی... صدیقه کبری که رفت شد شهر غربت شهر غم شهر اشک...
-
مادر خورشید سوخت...
1391/01/17 00:09
امکانش هست؟ دو دهه اذن دخول نخوانید....
-
سال نو مبارک
1391/01/10 19:17
بالاخره سال من نو شد... امروز...4:45عصر... وقتی رو به گلزار شهدای تهران سلام دادم... امروز ...4:53عصر... وقتی بر مزار آسید مرتضی بوسه زدم... عیدم مبارک
-
برداً و سلاماً
1390/12/23 23:58
چهارشنبه سوری که میشود دلم قصه ابراهیم و نار نمرود را میطلبد... آتش یقین گلستان....
-
۳۳امین حماسه...
1390/11/23 13:41
همه آمده بودند...
-
عیدانه
1390/11/23 13:32
میلاد گل و نور مبارک....
-
حسن جان...
1390/11/11 22:42
در بقیع حرمت با دل خون می گفتم که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست این قوم حسن ستیزند اصلا مولای من... آن از بقیع... این هم سامرا... اما قسم به آن اول منتظر بین در و دیوار آباد میکنیم سند هویت شیعه گی مان را...دوازده امامی مان را... آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه.... آجرک الله بقیه الله
-
شمس الشموس
1390/11/03 23:19
در شرقی ترین نقطه از سرزمین عشاق خورشید خورشید ها غروب کرد... و خبر پرواز غریبانه اش که پیچید همه لیلی ها مجنون شدند... مهر بخشیدند تا ضامن مهر را گل باران کنند... السلام علیک یا امام الرئوف...
-
ب مثل بابا
1390/11/03 12:59
کی میگه من بابا ندارم ؟ کی میگه من بی کسو کارم؟
-
آفتاب مهربانی
1390/10/30 19:32
آغوشت به گرمی آغوش پدر است... بوسه ات به مهربانی بوسه ی بابا... هوا هوای روضه وداع سکینه و باباست...
-
خدا حافظ ای شمع شبهای روشن....
1390/10/29 00:05
بابا رفت... بابا در باران رفت... بابا با افتخار رفت... بابا حسینی رفت... مادر ماند....یا زینب کبری.....
-
روزانه...زنانه...
1390/10/26 13:11
-
کریسمس مبارک
1390/10/20 12:59
امام جمعه تهران که شدند این کار را شروع کردندو همچنان هم ادامه دارد. افتخارمان این است که در استان تهران، خانواده و شهید به بالا نداریم که آقا خانهشان نرفته باشد. تقریباً محله و خیابان اصلی در شهر تهران نداریم که ایشان نیامده باشند و بلد نباشند. تکتک این محلههای خود شما را من حداقل میدانم ما خانواده شهید سه شهید...
-
محرمانه
1390/09/13 00:04
اول... اربا اربا یعنی... کربلا:آسمان رخ علی:بدر منیر تن علی:یک آسمان ستاره.... دوم... وحسین فریاد برآورد....خدا بکشد آنکه تو را کشت...وبلند گریست... سوم... و زینب گریست و فرمود ای کاش قبل پر کشیدن علی نابینا شده بودم... آخر... یک سوال؟ از جوانان بنی هاشم چه ماند بعد تشییع علی...؟ از عباس... از قاسم... از پسران بانوی...
-
محرمانه
1390/09/12 14:04
یاد آور یعنی: راسی شکافته باشد با گرز آهنی و تو بگویی یا علی... بازو شکسته باشد و بگویی یازهرا....
-
محرمانه
1390/09/09 14:38
تمثیل اینگونه است که میگویی: در بهار لاله زارها را از دور دیده ای؟پهنه ای سبز سرشار از تکه های سرخ... اربا اربا چنین حالتی ست
-
محرمانه
1390/09/09 00:15
استعاره یعنی مثلا بگویی: عبدلله گلابی بود با عطر حسن که بر لباس عمو پاچیده شد...